خیلی باحاله اگه نظر ندی دوجت ندالم

با تبریک سال نو خدمت مجردهای گرامی!

دستگاه سبزه گره زنی با قابلیت ۹۰ گره در ثانیه پیش فروش می شود

 

 

ابروی خر رو برداری آهو میشه؟نه خدایی میشه؟نمیشه دیگه؟؟؟؟؟؟؟

نکن برادر من!  نکن! 

 

ما بدبختي رو بوسيديم و گذاشتيم کنار... حالا ول کن نيست، مي ره و

مياد مي گه: يه بوس بده!

 

تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اينکه بگم الو بله

گفتم بلو اله

طرف هم قاطي کرد گفت سلو الام

 

ای کسی که پای کامپیوترت نسشتی و فکر میکنی که خیلی زرنگی...

اما جمله ای که خوندی کلمه‌ی نشستی‌اش غلط بود...

ههههههه

دیدی رزنگ نبودی؟

ای بابا باز هم که اشتباه خوندی کلمه ی بالا زرنگه نه رزنگ...

ای دل غافل...فارسی بلد نستی بخونی؟!

آخه نخبه، کلمه‌ی بالا نیستیه نه نستی...

مجید جان دلنبدم، فارسی بلد نیستی...چرا می‌خونی؟!!

اه اه اه... بابا اون کلمه‌ی بالا دلبندمه نه دلنبدم...

تو دبیرستان فارسی رو چند می‌شدی؟!

بابا کلمه بالا فارسیش غلطه...

چیه؟!...رفتی ببینی غلطه یا نه؟!!

بگذریم...بدون تست هوش هم معلومه اوضات چقدر داغونه.

 

شامپو خريدم روش نوشته:

اين محصول را روي سرتان بريزيد و موهايتان را بماليد سپس آبکشي کنيد!

من ميخواستم بريزم تو دهنم قرقره کنم خدا خيرشون بده آگاهم کردن .

 

حــــــق ، به حق دار که نه ، ولی به زوردار می رسد !!!

 

چيزي لذت بخشتر از زدن بچه ي پرروي مهمان دور از چشم پدر و مادرش نيست  !!

 

این خارجی ها با ابداع کلمه lol به جای loud out laugh مثلا خواستن بگن

ما خیلی مبتکریم

اما قهرمانان ایران زمین  با ابداع

خخخخخخ به جای ( خیلی خوبه خدایی خیلی خندیدیم خیر ببینی!! )

نقشه دشمنان رو نقش بر آب کردند !

 

ما همش فال حافظ ميگيريم نگو حافظ خودش فال قهوه ميگرفته  !

نشون به او نشون که ميگه : ما در پياله عکس رخ يار ديده ايم !

 

تو عروسي نشسته بودم

يه بچه 3 ، 4 ساله اومد يک هسته هلو داد بهم منم نازش کردم هسته رو گرفتم انداختم زير ميز

چند ثانيه بعد ديدم دوباره آوردش

اين دفعه پرتش کردم يه جاي دور ديدم دوباره آورد!

مي خواستم اين بار خيلي دور بندازمش که بغل دستيم بهم گفت آقا اين بچس سگ نيست!

طرف باباي بچه بود

 

همه جاي دنيا ملت دارن با آيفون و گالكسي چه كارا كه نميكنن

جي ال ايکس هم تبليغات ميكنه كه راحت از جيب درمياد

انگار بقيه گوشيا با سيم بوكسل درميان .

 

داداشم رفته بود حموم

پسر عمومم خونمون بود

يهو داداشم تو حموم زد زير خنده هي ميخنديد

پسر عموم گفت داش چرا امير داره ميخنده؟

گفتم هيچي نيست داره سنگ پا ميکشه

 

ميگم وقتي به زوج هاي عاشق ميگن مرغ عشق

لابد به زوج هاي مشکل دار هم ميگن انگري بردز

 

افسر: خانم شما با سرعت غيرمجاز رانندگي مي کرديد.

خانوم: خواهش مي کنم بذارين برم، من معلم هستم الان کلاسم دير مي شه

افسر: معلم؟ يه عمر منتظر اين روز بودم، حالا شروع کن هزار بار بنويس «من ديگه با سرعت غيرمجاز رانندگي نمي کنم!»

 

 

::.. ضریب هوشی و رابطه ی آن با روابط ..::

درجه هوشی پایین تر در فرزندان حاصل از ازدواج زن و یا مرد مطلقه با یکدیگر

بررسی ها نشان داده اند که کودکانی که حاصل ار ازدواج زنان و یا مردان
مطلقه با یکدیگر اند نسبت به کودکانی که والدین آنها از ابتدا با یکدیگر
در پیوند زناشویی بوده اند ضریب هوشی پایین تری دارند.

بررسی ها نشان
داده اند که در صورتی که فرزندی حاصل از ازدواج زن و مردی باشد که هر دویشان یک طلاق را تجربه کرده اند ضریب هوشی اش به مراتب کمتر از فرزندی خواهد بود که حاصل از ازدواجی است که در آن تنها یکی از والدین سابقا طلاق را تجربه کرده اند.
از آنجا که طلاق نشاندهنده حد اقل میزان وفاداری
زن و مرد به یکدیگر است، چنین نتایجی کاملا قابل انتظار و از نقطه نظر علم ژنتیک قابل اثبات اند و فرزندان حاصله از این والدین به طور معمول دارای ضریب هوشی پایینتر و احتمال وقوع طلاق در میان آنها به همین ترتیب بالاتر خواهد بود.


درجه هوشی پایین تر و  وفاداری کمتر

محققین دانشگاه هاروارد طی تحقیقاتی بر روی درصد موفقیت ازدواج ها نشان داده اند که زوجهایی که دارای درجه هوشی بالاتری هستند در روابط زناشویی خود به مراتب موفق تر از دیگر زوج ها می باشند.

دانشمندان ثابت کرده اند که بی وفایی همسران نسبت به یکدیگر، روابط خارج
از رابطه زناشویی و ابراز علاقه به شخص سوم چه از طرف زن و چه از جانب مرد، در میان زوج های با ضریب هوشی بالا به مراتب کمتر از زوج های با ضریب هوشی متوسط و زوج های با ضریب هوشی پایین مشاهده می شود.

دانشمندان نشان داده اند که میزان وفاداری زوجین به یکدیگر رابطه مستقیم
و معنی داری با درجه هوشی زوجین داشته به طوری که زوجین با ضریب هوشی بالا تر به طور چشمگیری بیش از زوجین با ضریب هوشی پایین تر به یکدیگر وفادار می باشند.


ضریب هوشی پایین ترو  عشق و علاقه سطحی تر


عشق و علاقه ای که زوجین به یکدیگر نثار می کنند ارتباط مستقیم و معنی داری با ضریب هوشی آنها دارد به طوری که زوجین با ضریب هوشی بالاتر ابراز علاقه بیشتری به همسران خود مبزول داشته و قویا نسبت به روابط خارج از زندگی زناشویی ابراز مخالفت نمودند.

دانشمندان در بررسی های خود نشان داده اند که افراد با ضرائب هوشی بالا
همواره کششی به سوی دیگر افراد با ضریب هوشی بالا نشان می دهند، و پر واضح است که این افراد خود نیز باید دارای همین صفات باشند.


ضریب هوشی پایین تر و  روابط جنسی بیشتر و زود هنگام تر


در خصوص میزان هوش و روابط جنسی قبل از ازدواج مطلعات فراوانی انجام گرفته است. دانشمندان با ثبت ضریب هوشی افراد و اینکه آیا قبل ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند یا خیر، به نتایج بسیار جالب توجهی دست یافته اند.

بررسی ها نشان داده اند که درصد افراد با ضریب هوشی پایین تر که پیش از
ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند به طور قابل توجهی بیش از درصد افراد با ضریب هوشی بالایی است که پیش از ازدواج روابط جنسی را تجربه کرده اند.

در یک بررسی که بر روی دختران دانشگاه برکلی، یکی از دانشگاه های بسیار معتبر در آمریکا، انجام گرفته است، نشان داده شده که تنها 20 درصد از این دختران روابط جنسی را تجربه کرده اند، حال آنکه این رقم در چندین دانشگاه دیگر که دانشجویان آن از نظر تحصیلی و ضریب هوشی در جایگاه پایینتری قرار داشتند بیش از 70 درصد و در برخی دیگر از دانشگاه ها به بیش از 90 درصد نیز می رسید.

چنین اختلاف فاحشی به واقع نشان دهنده اینست که افراد با ضریب هوشی
بالاتر تمایل کمتری به برقراری روابط جنسی بیهوده با دیگر افراد نشان می دهند و اهمیت بیشتری برای ارزشهای معنوی قایلند تا ارزشهای جسمانی.

روند کلی چنین است که افراد با ضریب هوشی پایین تر همواره تمایل بیشتری
به برقراری روابط جنسی صرف و به دور از عشق و وفاداری از خود نشان می دهند و بدین جهت راحت تر از افراد با ضریب هوشی بالاتر تن به اینگونه روابط می دهند.

دیـدنی ها و خواندنـی های جـالب

لوگوی پپسی را در شامگاه ۵ ژوئن (۱۶ خرداد ۹۱) روی کره ماه ببینید




به گزارش نیو ادز نیوز بالاخره پس از مدتها شرکت پپسی توانست طرح تبلیغاتی خود برای تاباندن لوگوی پپسی بر روی کره ماه که با مخالفت سازمان محیط زیست ملل متحد یو.اِن.ئی.پی مواجه بود را به مرحله ی اجرا برساند. بر اساس این برنامه اولین پروژه ی آزمایشی تابش نور بر سطح کره ی ماه در تاریخ ۵ ژوئن ۲۰۱۲ (۱۶ خرداد ۹۱) در منطقه خاورمیانه که شرایط مناسب تری را برای انجام این کار دارا میباشد انجام خواهد شد.



زمان دقیق این پدیده غیرطبیعی و جالب شامگاه شانزدهم خرداد 91 به وقت ایران در ساعت 23:30 دقیقه است که در سرتاسر ایران نیز به صورت کامل قابل رویت خواهد بود بطوریکه مدت تابش احتمالا تنها حدود ۱۵ دقیقه به طول خواهد انجامید. در صورت موفقیت کامل پروژه، این طرح تبلیغاتی به صورت رسمی در نقاط دیگر جهان توسط شرکت پپسی و احتمالا دیگر غول های عرصه ی تجارت جهانی اجرا خواهد شد.


ادامه نوشته

نمایش احساس با عکس

ادامه نوشته

دهقان فداکار، یک داستان یا یک واقعیت؟!

دهقـان فـداکـار
و داستان خاطره انگیز آن درس قدیمی

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


غروب یکی از روزهای سرد پاییز بود. خورشید در پشت کوه های پربرف یکی از روستاهای آذربایجان فرو رفته بود. کار روزانه ی دهقانان پایان یافته بود. ریزعلی هم دست از کار کشیده بود و به ده خود باز می گشت. در آن شب سرد و تاریک، نور لرزان فانوس کوچکی راه او را روشن می کرد. دهی که ریزعلی در آن زندگی می کرد نزدیک راه آهن بود. ریزعلی هر شب از کنار راه آهن می گذشت تا به خانه اش برسد. آن شب، ناگهان صدای غرش ترسناکی از کوه برخاست. سنگ های بسیاری از کوه فرو ریخت و راه آهن را مسدود کرد. ریزعلی می دانست که، تا چند دقیقه دیگر، قطار مسافربری به آن جا خواهد رسید. با خود اندیشید که اگر قطار با توده های سنگ برخورد کند واژگون خواهد شد. از این اندیشه سخت مضطرب شد. نمی دانست در آن بیابان دور افتاده چگونه راننده ی قطار را از خطر آگاه کند. در همین حال، صدای سوت قطار از پشت کوه شنیده شد که نزدیک شدن آن را خبر داد.

ریزعلی روزهایی را که به تماشای قطار می رفت به یاد آورد. صورت خندان مسافران را به یاد آورد که از درون قطار برای او دست تکان می دادند. از اندیشه ی حادثه ی خطرناکی که در پیش بود قلبش سخت به تپش افتاد. در جست و جوی چاره ای بود تا بتواند جان مسافران را نجات بدهد. ناگهان، چاره ای به خاطرش رسید. با وجود سوز و سرمای شدید، به سرعت لباسهای خود را از تن درآورد و بر چوبدست خود بست. نفت فانوس را بر لباسها ریخت و آن را آتش زد. ریزعلی در حالی که مشعل را بالا نگاه داشته بود، به طرف قطار شروع به دویدن کرد. راننده قطار از دیدن آتش دانست که خطری در پیش است. ترمز را کشید. قطار پس از تکانهای شدید، از حرکت باز ایستاد. راننده و مسافران سراسیمه از قطار بیرون ریختند. از دیدن ریزش کوه و مشعل ریزعلی، که با بدن برهنه در آنجا ایستاده بود، دانستند که فداکاری این مرد آنها را از چه خطر بزرگی نجات داده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


ادامه نوشته

خلاقیت در طراحی کفش

عکس هاي زير شامل يک مجموعه الهام بخش از طراحي به نام Kobi Levi هستيم. اين طراح مستعد و با ذوق از همه سوژه هاي اطراف خود الهام گرفته و طرح هاي خارق العاده و بي نظيري خلق کرده است. Kobi Levi اهل اورشليم است و تحصيلات خود را در آکادمي هنر و طراحي Bezalel به پايان رسانده است. کفش هايي که در زير مشاهده مي کنيد از آثار طراحي شده توسط او هستند که به پاي شما جلوه خاصي مي بخشد. اميدواريم از ديدن اين کلکسيون زيبا و با شکوه لذت ببريد.

 

 

 

"DeleAria Group www.delearia.com"

 

"DeleAria Group www.delearia.com"

 


ادامه نوشته

شکلات های جالب و مبتکرانه !!!

تا حالا شکلات رو با ظرفش خوردی؟؟؟

خوب حالا میتونی بخوری 

البته اگه شکلات ساز های ما هم از این استعداد ها داشته باشن

www.iranfars.ir - گروه ایران فارس

ادامه مطلب رو از دست ندین،خیلی خوشمزه ست

ادامه نوشته

مدل های خلاقانه چادر های مسافرتی

این هم نمونه هایی از تکنولوژی و پیشرفت خلاقانه در زمینه چادر دوزی

 

fieldcandy-tents5

 

بقیه در ادامه مطلب

ادامه نوشته

حکایت و داستان


حکایت چهار دانشجو‎


چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی و خوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی برای امتحانشون رو نداشتند.
روز امتحان به فکر چاره افتادند و حقه ای سوار کردند به اینصورت که سر و رو شون رو کثیف کردند و مقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند. سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودند و یک راست به پیش استاد رفتند.

مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:


که دیشب به یک مراسم عروسی خارج از شهر رفته بودند و در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچر میشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش و این بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این 4 نفر از طرف استاد برگزار بشه ...

آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند.

استاد قبل از امتحان با اونها این نکته رو عنوان می کنه که بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس جدا بنشینند و امتحان بدن که آنها هم به خاطر داشتن وقت کافی و آمادگی لازم با کمال میل قبول می کنند.

امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:

1. نام و نام خانوادگی؟ 
2 نمره 

2. کدام لاستیک پنچر شده بود؟
 18 نمره 

الف. لاستیک سمت راست جلو
ب. لاستیک سمت چپ جلو 
ج. لاستیک سمت راست عقب 
د. لاستیك سمت چپ عقب

بنظر شما دوستان، آیا اون 4 دانشجو توانستند به سوالات پاسخ صحیح بدهند ؟!

صدای پای بهار چه نیکو شنیدنیست

صـدای پـای بـهار را می شنـوی ؟

در روزهای پایانی سال كارهای خانه قدری متفاوت به نظر می‌رسد. شاید از همان زمان كه خانه‌تكانی شروع می‌شود، بتوان این دگرگونی را احساس كرد. تحولی كه به پیشواز نو شدن سال و دگرگون‌شدن چهره زمین و زمان می‌رود.

خوب است همه ما كه در یك چهاردیواری زندگی می‌كنیم، با این جریان همراه شویم و هر یك گوشه‌ای از این كار را بر دوش بگیریم تا با همدلی و همكاری كارهای این روزها به خوبی و خوشی پایان یابد.



حتما رفت و روب و تمیزكردن خانه شما هم كم‌كم رو به پایان است. خانه‌تكانی هر چند خسته‌كننده و نسبتا طولانی است، ولی چون مژده آمدن عید نوروز را با خود به همراه می‌آورد، به نوعی شیرین هم هست.

حتما تا به حال به فكر سور و سات عید و سفره هفت‌سین هم بوده‌اید؛ سبزه پشت پنجره هم كه قطعا رشد كرده و آماده گذاشتن روی سفره است. البته بعضی‌ها هم سبزه آماده را از فروشگاه‌ها می‌خرند.



سلیقه‌ها در نوع سبزه هم متفاوت است؛ بعضی گندم و گروهی دیگر عدس یا ماش سبز می‌كنند كه هر كدام از اینها زیبایی خاص خود را دارد. ظرف‌های سر سفره هم داستان خودش را دارد؛ بعضی خانواده‌ها عادت دارند هر سال ظروف جدیدی برای تزئین سفره هفت‌سین خریداری كنند و برخی دیگر با ظروفی كه در خانه دارند، این سفره را به زیبایی آرایش می‌دهند.

هر كدام از این روش‌ها كه انتخاب شود، یك نكته در همه جا احساس می‌شود؛ انداختن سفره هفت‌سین و تزئین آن، كاری سنتی و زیباست كه تمام افراد خانواده باید در آن دخیل باشند.



پس شما هم امسال سفره‌ای زیبا پهن كنید؛ زیباترین پارچه‌ای كه در خانه دارید؛ سفره ای رنگارنگ یا خاتم اصفهان یا ترمه یزد یا... پیش از هر چیز روی آن یك جلد قرآن بگذارید. یك جام آیینه و یك ظرف آب كه درون آن یك یا چند ماهی در حال بازی هستند هم باید بالای سفره بنشینند. چند ظرف زیبا (یادتان باشد كم اهمیت‌ترین نكته، قیمت آنهاست) كه معمولا در تمام خانه‌ها یافت می‌شود آماده كنید؛ به عنوان مثال اگر ظروف بستنی خوری در خانه دارید آنها را روی سفره هفت‌سین بگذارید و همرنگ سفره روبان‌هایی تهیه كنید و دور پایه ظرف‌ها ببندید تا جلوه بیشتری به آنها بدهد سپس هفت‌سین‌تان را درون آنها بگذارید. همان سین‌هایی كه همیشه و همه ساله روی سفره عید ما جا دارند. سنجد كه نماد عشق است؛ سیر نماد سلامتی و تندرستی؛ سركه نشان صبر و شكیبایی و سیب نماد عشق و زایش؛ سمنو یعنی بركت و فراوانی؛ سماق سمبل طلوعی جدید در سالی جدید؛ سكه هم كه معنای فراوانی روزی می‌دهد و سبزه که خرمی ‌و شادابی را به همراه دارد.



یادتان نرود سبزه را هم با روبانی همرهنگ و زیبا تزئین كنید، سپس روی سفره بگذارید. تخم‌مرغ‌های رنگ شده را هم در ظرف یا سبدی بگذارید. تقریباً سفره هفت‌سین شما آماده است. فقط از كمی‌ دورتر نگاهی به سفره بیندازید و ببینید چیزی كم نباشد ...



البته بعضی خانواده‌ها رسم دارند چیزهای دیگری هم روی سفره بگذارند مثلاً ظرفی میوه یا یك كاسه كوچك برنج. راستی شمع هم فراموش نشود. یك شمع رنگی كه با سفره شما هماهنگ باشد. البته در این مورد هم تنوع سلیقه وجود دارد؛ بعضی خانم‌ها به تعداد فرزندانشان شمع روی سفره هفت‌سین می‌گذارند.



هر كاری برای این سفره می‌كنید، یك نكته یادتان باشد؛ مهم نیست كه سفره شما در تمام فامیل و دوستان تك باشد. همچنین مهم نیست كه گران‌ترین یا ارزان‌ترین سفره هفت‌سین را چیده‌اید؛ مهم همدلی و صفایی است كه بین ساكنان خانه و در كنار این سفره به وجود می‌آید. سفره هفت‌سین می‌تواند خیلی ساده باشد و در عین حال بسیار زیبا. عید نوروز عید زیبایی‌هاست. حالا كه سخن از زیبایی شد، اگر توانستید یك شاخه گل هم روی سفره هفت‌سین خود بگذارید. شاید به همان رسم قدیمی ‌شاخه‌ای سنبل زیبا و معطر.



 

یکم بخندیم

نسخه جدید پَ نه پَ
 
 
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم از راه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!!!!

آب خونه قطع شده بود. بعد که وصل شد یه آب زرد از شیر میومد. می پرسه زنگ لوله هاست؟
پــــَ نه پــــــَ سازمان آب واسه عذرخواهی اولش آب پرتقال می فرسته..!



تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!

با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!

اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پـــَــ نَ پـــَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!

داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم
دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود
مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن
یه دفعه دوستم از خواب پریدو گفت چرا خوشحالین؟گل شد؟
گفتم پَــ نَ پَــــ ،خرمشهر آزاد شد

سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟
میگم پـــَ نَ پـــَ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

چه باحال!!!!!!!!!!!!!

سه جادوگر به سه تا ساعت سواچ نگاه میکنند؛ اگر گفتید کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند؟!
.
.
.
.
... ... ... .
الان پیش خودتون میگین خب که چی؟
این که چیز جالبی نبود،
حالا انگلیسیشو بخونید
.
.
.
..
.
Three witches watch three Swatch watches.
Which witch watch which Swatch watch

...........

یادداشت های یک زن:

از نظر مردها وقتی به مردی احترام میزاری یعنی بهش علاقه داری

احترام نمیزاری یعنی بی شخصیت هستی و تربیت خانوادگی نداری

 

به سوال مردی پاسخ میدی یعنی داری پا میدی

 جوابش رو نمیدی یعنی امل و ندید بدید و دهاتی هستی

 

لبخند میزنی یعنی جلفی

نمیخندی یعنی بد اخلاقی و بیچاره اونی که قراره تو رو تحمل کنه

 

وقتی حرف میزنی و معاشرت میکنی و از خودت دفاع میکنی یعنی هفت خطی

وقتی سکوت میکنی یعنی منزوی هستی و روابط عمومی خوبی نداری و شاید مشکل روانی داری

 

وقتی گریه میکنی یعنی سست و ضعیفی یا اشک تمساح میریزی

گریه نمیکنی یعنی بی احساسی و زنانگی نداری و رفتارت مردونه هست

 

وقتی دوست پسر داری یعنی خرابی هرچند این رو به روت نمیارن

وقتی دوست پسر نداری دروغ میگی و داری جانماز آب میکشی

 

وقتی قصد ازدواج داری یعنی میخوای یکی پیدا بشه آویزونش بشی و خودت رو بهش بندازی

وقتی قصد ازدواج نداری یعنی داری کلاس میزاری و از خداته که یکی بیاد تو رو بگیره

 

وقتی مردی خیانت کنه همه براش دلسوزی میکنند و میگن: طرف براش کم گذاشت و رفت سراغ یکی بهتر و اون طرف حتی اگه همسرش هم باشه باید مردش رو ببخشه و خودش رو اصلاح کنه؛ اصلا مرد اگه تنوع طلب نباشه که مرد نیست

 وقتی زنی خیانت میکنه میگن: ای فاسد بی چشم و رو و گذشتی در کار نیست و اگه همسرش نباشه اسید پاشی و اگه همسرش باشه سنگسار

و……و..و

و با تمام اینها من یک زنم

میگم و میخندم و اشک میریزم و میجنگم و عشق می ورزم

و شما هم مرد باشید

مردی که با تمام مردانگی تنها یک روز نمیتونه زیر بار این فشارها و قضاوتهای بی ربط به جای یک زن زندگی کنه

پیـــــــــــــــــــشا پیـــــــــــــــــــــــــــش ولنتاین مبارکـــــــــــــــــــ

بـه سلامتـی تـو ...

(جملات زیبا و پرمعنی)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره ...
.
.
.
به سلامتی مداد پاک کن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک میکنه ...
.
.
.
به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست ...
.
.
.
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن ...
.
.
.
به سلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن ...
.
.
.
به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه ...
.
.
.
به سلامتی کسی که هنوز دوسش داری ولی دیگه مال تو نیست ...
.
.
.
به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه ...
.
.
.
به سلامتی همه اونایی که خطشون اعتباریه ولی معرفتشون دائمیه!
.
.
.
به سلامتی اونایی که به پدر و مادرشون احترام میذارن و میدونن تو خونه ای که بزرگترها کوچک شوند؛ کوچکترها هرگز بزرگ نمیشوند ...
.
.
.
به سلامتی مادر که بخاطر ما هیکلش به هم خورد !
.
.
.
به سلامتی کسی که دید بغلیش تو تاکسی پول نداره
به راننده گفت : پول خورد ندارم مال همه رو حساب کن!
.
.
.
به سلامتی بیل! که هرچ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه ...
.
.
.
به سلامتی سیم خاردار! که پشت و رو نداره ...
.
.
.
به سلامتی اونی که بیکسه، ولی ناکس نیست ...
.
.
.
به سلامتی اونایی که چه عشقشون پیششون باشه چه نباشه چشمشون مثل فانوس دریایی نمی چرخه ...
.
.
.
به سلامتی حلقه های زنجیر که زیر برف و بارون میمونن زنگ میزنن ولی هم دیگه رو ول نمیکنن ...
.
.
.
گل آفتابگردان را گفتند:
چرا شبها سرت را پایین می اندازی؟
گفت : ستاره چشمک میزند، نمیخواهم به خورشید خیانت کنم
به سلامتی همه اونایی که مثل گل آفتابگردان هستند ...
.
.
.
بسلامتی اون دختری که حاضره زیر بارون خیس بشه ولی‌ سوار ماشین هیچ پسری نشه ...
.
.
.
به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت :
اون رفیق منه
وقتی باختم گفت :
من رفیقتم ...
.
.
.
به سلامتی کسی که وقتی بهش زنگ میزنی و خوابه
ولی واسه اینکه دلت رو نشکنه میگه: خوب شد زنگ زدی؛ باید بیدار میشدم ...
.
.
.
به سلامتی‌ اون بچه‌ای که شیمی‌ درمانی کرده همه ی موهاش ریخته
به باباش میگه بابا من الان شدم مثل رونالدو یا روبرتو کارلوس؟
باباش میگه قربونت برم از همه اونا تو خوش تیپ تری ...
.
.
.
به سلامتی‌ اون پسری که وقتی‌ تو خیابون نگاهش به یه دختر ناز و خوشگل میفته
بازم سرشو میندازه پایین و زیر لب میگه: اگه آخرشم باشی‌
انگشت کوچیکهٔ عشقم هم نیستی ...
.
.
.
به سلامتی دریا که همه با لبش خاطره دارن !
.
.
.
به سلامتی همه اوونایی که
دلشون از یکی دیگه گرفته
ولی برای اینکه خودشون رو آروم کنن
میگن بخاطر غروب پاییزه ...
.
.
.
بسلامتی با ارزش ترین پول دنیا "تومن"
چون هم تو هستی توش، هم من ...
.
.
.
به سلامتی اونایی که اگه صد لایه ایزوگامشون هم بکنن بازم معرفت ازشون چیکه میکنه ...
.
.
.
به سلامتی اونایی که دوسشون داریم و نمیفهمن !
آخرشم دق میدن مارو !
.
.
.
سلامتی همه کلاس اولی ها که تازه امسال یاد میگیرن سلامتی درسته نه صلامتی!
.
.
.
به سلامتی اون پسری که خواست آدم بشه ...
ولی یه دختر اومد تو زندگیش و نذاشت و بهش فهموند که
همیشه پای یک زن در میان است !
.
.
.
به سلامتی پسر بچه های قدیم که پشت لبشونو با ذغال سیاه می کردن
که شبیه باباهاشون بشن
نه مثل جوونای امروز که ابروهاشونو نازک می کنن که شبیه ماماناشون بشن !
.
.
.
به سلامتی کسیکه تو خیالمونه ولی بیخیالمونه ...
.
.
.
به سلامتی دوست خوبی که
مثل خط سفید وسط جاده است
تکه تکه میشه
ولی بازم پا به پات میاد ...
.
.
.
به سلامتی باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده ...
.
.
.
به سلامتی پدری که لباس خاکی و کثیف میپوشه
میره کارگری برای سیر کردن شکم بچه اش،
اما بچه اش خجالت میکشه
به دوستاش بگه که این پدرمه ...
.
.
.
به سلامتی نوشابه که خانواده داره و خیلی ها همینش هم ندارن !
.
.
.
به سلامتی سندباد که کل دنیا رو با یه شلوار کردی دور زد ...
.
.
.
به سلامتی سرنوشت که نمی‌شه اونو از سر نوشت ...
.
.
.
به سلامتی اون رفتگری که تو این هوای سرد و وانفسای بی عدالتی داره به عشق زن و بچه اش کوچه و خیابون رو جارو میزنه که یه لقمه نون حلال در بیاره ...
.
.
.
به سلامتی اون کارگری که از افتضاح اختلاس 3000 میلیارد تومانی خبر داره اما باز اول صبح بچه شو میبوسه و برای ماهی 200 هزار تومان پول حلال میره سر کار و عرق میریزه ...
.
.
.
به سلامتی اونهائی که دوستت دارم رو درک می کنند و اونو به حساب کمبودهات نمی ذارن ...
.
.
.
به سلامتی همه ی اونایی که مارو همین جوری که هستیم دوست دارن ...
.
.
.
به سلامتی دوست نازنینی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین... چون دارم یه دنیا آرزو با خودم به گور میبرم !
.
.
.
و در آخر به سلامتی تو، که از همه بهترینی ...

نامه ي يک پسر به پدر خود (طنز)


پدر در حال رد شدن از كنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب ديد كه تخت خواب كاملاً مرتب و همه چيز جمع و جور شده. يك پاكت هم به روي بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترين پيش داوري هاي ذهني پاكت رو باز كرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :

پدر عزيزم،
با اندوه و افسوس فراوان برايت مي نويسم. من مجبور بودم با دوست دختر جديدم فرار كنم، چون مي خواستم جلوي يك رويارويي با مادر و تو رو بگيرم. من احساسات واقعي رو با Stacy پيدا كردم، او واقعاً معركه است، اما مي دونستم كه تو اون رو نخواهي پذيرفت، به خاطر تيزبيني هاش، خالكوبي هاش ، لباسهاي تنگ موتور سواريش و به خاطر اينكه سنش از من خيلي بيشتره. اما فقط احساسات نيست، پدر. اون حامله است. Stacy به من گفت ما مي تونيم شاد و خوشبخت بشيم. اون يك تريلي توي جنگل داره و كُلي هيزم براي تمام زمستون. ما يك رؤياي مشترك داريم براي داشتن تعداد زيادي بچه. Stacy چشمان من رو به روي حقيقت باز كرد كه ماريجوانا واقعاً به كسي صدمه نمي زنه. ما اون رو براي خودمون مي كاريم، و براي تجارت با كمك آدماي ديگه اي كه توي مزرعه هستن، براي تمام كوكائينها و اكستازيهايي كه مي خوايم. در ضمن، دعا مي كنيم كه علم بتونه درماني براي ايدز پيدا كنه، و Stacy بهتر بشه. اون لياقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه، و مي دونم چطور از خودم مراقبت كنم. يك روز، مطمئنم كه براي ديدارتون بر مي گرديم، اونوقت تو مي توني نوه هاي زيادت رو ببيني.
با عشق،
پسرت،
John

پاورقي : پدر، هيچ كدوم از جريانات بالا واقعي نيست، من بالا هستم تو خونه Tommy. فقط مي خواستم بهت يادآوري كنم كه در دنيا چيزهاي بدتري هم هست نسبت به كارنامه مدرسه كه روي ميزمه. دوسِت دارم! هروقت براي اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن

خیلی خنده داره.حتما بخونیش

روزي، وقتي هيزم شكني مشغول قطع 

كردن يه شاخه درخت بالاي رودخونه بود  

تبرش افتاد تو رودخونه. وقتي در حال گريه 

كردن بود، يه فرشته اومد و ازش پرسيد: 

چرا گريه مي كني؟ هيزم شكن گفت كه 

تبرم توي رودخونه افتاده. فرشته رفت و با  

يه تبر طلايي برگشت.

 

آيا اين تبر توست؟' هيزم شكن جواب داد:

 نه فرشته دوباره به زير آب رفت و اين بار

 با يه تبر نقره اي برگشت و پرسيد كه آيا

 اين تبر توست؟ دوباره، هيزم شكن  جواب

 داد فرشته باز هم به زير آب رفت و

 اين بار با يه تبر آهني برگشت و پرسيد آيا

 اين تبر توست؟ جواب داد: آره.

 

فرشته از صداقت مرد خوش حال شد و

 سه تبر را به اوداد و هيزم شكن خوش حال

 روانه خونه شد. يه روز وقتي داشت با  

زنش كنار رودخونه راه مي رفت زنش افتاد

 توي آب. هيزم شكن داشت گريه مي كرد

 كه فرشته باز هم اومد و پرسيد كه چرا

 گريه مي كني؟ اوه فرشته، زنم افتاده توي آب. '

 فرشته رفت زير آب و با جنيفر لوپز برگشت

 و پرسيد : زنت اينه؟ هيزم شكن فرياد زد: آره!

  فرشته عصباني شد. ' تو تقلب كردي، اين نامرديه

 هيزم شكن جواب داد : اوه، فرشته من منو

 ببخش. سوء تفاهم شده. مي دوني، اگه

 به جنيفر لوپز 'نه' مي گفتم تو مي رفتي و

 با كاترين زتاجونز مي اومدي. و باز هم اگه 

به كاترين زتاجونز 'نه' ميگفتم، تو مي

 رفتي و با زن خودم مي اومدي و من هم

 مي گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به

 من مي دادي. اما فرشته، من يه آدم فقيرم

 و توانايي نگهداري سه تا زن رو ندارم، و به

 همين دليل بود كه اين بار گفتم آره.

چهار ثانیه پای صحبت جالب برایان دایسون


فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.


جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند. پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد میشوند.

آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان و روح خودتان.

توپ لاستیکی همان کارتان است.كار را بر هیچ یك از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه كاری برای كاسبی وجود دارد ولی دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمیگردد، خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع نمیشود،‌ سلامتی از دست رفته باز نمیگردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.

آخ جون!!!!!!!! یلداااااااااااااااااااااااااا

یلــدا

یلدا برای بچه ها، آجیل و طعم هندونه س
ولی برا بزرگترا، یه خاطره، یه نشونه س

یلدا شب ولادته؛ این جوره تو نوشته ها
خورشید و دنیا می آرن، تو دل شب فرشته ها

فرشته های مهربون، فرشته های نازنین
از اوج ِ اوج ِ آسمون، میان پایین، روی زمین

شبیه دونه های برف، روی درختا می شینن
تا خورشید و بغل کنن، تا صُب یه وختا می شینن

قصه میگن برای هم؛ گر چه شبیه قصه نیس
قصه اون ها مثل ما، نون و پنیر وپسّه نیس

میگن: یه شب از آسمون پولک آبی می باره
تا دم دمای صب بشه برف حسابی می باره

وقتی گمون نمی کنی، ستاره ای پر می زنه
یه آفتاب مهربون، از تو افق سر می زنه

یه شب، تو اوج تیرگی، ستاره رو نشون می دن
تو دل شب، شب سیا ، صُب می شه و اذون می گن

می آد و مرهم می ذاره به ساقهّ ملخ زده
نماز حاجت بخونید، مردم شهر یخ زده!

گروه اینترنتی پرشیـن استـار | www.Persian-Star.org

شب یلـــــدا، بلندترین شب سال
و اولین روز زمستون پیشاپیش گرامی باد

ضرب المثل های مدرن امروزی برای فردا

  • بیف استراگانوفه خالته، بخوری پاته نخوری پاته!

  • موش تو سوراخ نمی رفت ساید بای ساید به دمبش می بست!

  • آب در “آب سرد کن” و ما تشنه لبان می گردیم!

  • آب که سر بالا میره، قورباغه “هوی متال” میخونه!!!

  • پرادو سواری دولا دولا نمیشه!

  • نابرده رنج گنج میسر نمی شود — مزد آن گرفت جان برادر که کلاه برداری کرد

  • “کافی میت” نخورده و دهن سوخته!

  • اسکانیا(scania) بیار باقالی بار کن!

  • گر صبر کنی ز قوره، لوپ لوپ سازی!

  • پاتو از پارکتت درازتر نکن!

  • هری پاتر آخرش خوشه!

  • قربون بند کیفتم، تا کارت سوخت داری رفیقتم!

  • گیرم پاپی تو بود فاضل — از فضل پاپی تو را چه حاصل

  • ندیدیم اورانیم ولی دیدیم دست مردم!

  • ادکلن آن است که خود ببوید — نه آنکه فروشنده بگوید

  • ماکرو ویو به ماکرو ویو می گه روت سیاه!

  • بزک نمیر بهار میاد آناناس با خیار درختی میاد!

  • یا منچستریه منچستری یا رُمیه رُمی(AS Rom )

  • سرش بوی پیتزای سبزیجات میده!!!

  • آنتی بیوتیک بعد از مرگ سهراب!


"مبارزه با خشونت علیه زنان"

جایزه ای برای طراح پوستر "مبارزه با خشونت علیه زنان" به یک طراح ایرانی تعلق گرفت


"نادیا آقا بیگی" که یک طراح ایرانیست در مسابقه بین المللی طراحی پوستر "مبارزه با خشونت علیه زنان" شهر فون تنی- سو- بوآ (فرانسه) مقام دوم را کسب کرد. این کمپین که به منظور مبارزه و جلوگیری از خشونت علیه زنان، طراحان حرفه ای را از سراسر جهان به رقابت فراخوانده بود در ماه نوامبر برگزار شد و آثار شرکت کنندگان برتر را به نمایش گذاشت.


دانش آموزان چینی در خیابان هم امتحان می دهند !

دانش آموزان چینی در خیابان هم امتحان می دهند !


این هم ابتکار یک معلم چینی برای جلوگیری از هر گونه فعالیت مشکوک از سوی دانش آموزانی که برای تقلب هیچ فرصتی را از دست نمی دهند.

بنظر شما این امتحان بدون رد وبدل هیچ رقم تقلبی تموم شده ؟!




عشق ورزیدن

عشق ورزیدن

روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند. او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد، اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد.رهگذری او را دید و پرسید: “برای چه عقربی را که نیش می زند، نجات می دهی؟”


مرد پاسخ داد: “این طبیعت عقرب است که نیش بزند ولی طبیعت من این است که عشق بورزم.” چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل که عقرب طبیعتا نیش می زند؟
عشق ورزی را متوقف نساز. لطف و مهربانی خود را دریغ نکن، حتی اگر دیگران تو را بیازارند.

هیچ مگو...

هيچ مگو

لقمان حكيم پسر را گفت: ((امروز طعام مخور و روزه دار، و هر چه بر زبان راندى، بنويس . شبانگاه همه آنچه را كه نوشتى، بر من بخوان؛ آن گاه روزه‏ات را بگشا و طعام خور .))

شبانگاه، پسر هر چه نوشته بود، خواند . دير وقت شد و طعام نتوانست خورد . روز دوم نيز چنين شد و پسر هيچ طعام نخورد. روز سوم باز هر چه گفته بود، نوشت و تا نوشته را بر خواند، آفتاب روز چهارم طلوع كرد و او هيچ طعام نخورد . روز چهارم، هيچ نگفت . شب، پدر از او خواست كه كاغذها بياورد و نوشته‏ها بخواند. پسر گفت: امروز هيچ نگفته‏ام تا برخوانم. لقمان گفت: ((پس بيا و از اين نان كه بر سفره است بخور و بدان كه روز قيامت، آنان كه كم گفته‏اند، چنان حال خوشى دارند كه اكنون تو دارى .»

منبع: حكايت پارسايان
تأليف:رضا بابائي

چرا سوال بیهوده ؟! (طنز)





گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید، میگه پیاده میشی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم!



رفتم دم مغازه به یارو میگم قرص پشه داری؟ میگه واسه کشتنش میخوای؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا سردردش میخوام!!!



رفتم تو آپارتمان دارم گوشت قربونی بین همسایه ها پخش میکنم، یارو میپرسه نذریه؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خود گوسفنده مشکل داشتیم کشتیمش!!!



کمرم درد می کنه یه پارچه بستم بهش. داداشم میگه کمرت درد می کنه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام ادای داداش کایکو رو در بیارم.


داریم 10 نفری بازی شبکه ای میکنیم. اومده میگه جدی حال میده؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اسکولیم! عذاب داره اما میخوایم تهذیب نفس کنیم.


تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، یارو زده به شیشه میگه آقا شما هم می‌خوای گاز بزنی‌؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ من می‌خوام لیس بزنم !



رفتم بانک پول بگیرم. کارمنده میگه پول رو میبرین؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام وایسم اینجا هر کس رقصید بریزم رو سرش شاباش بدم.



رفیقم شمارمو می خواست، گفتم: یادداشت کن 0932
گفت : تالیا داری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ همراه اول شماره خالی نداشت بهم تو تالیا خط داد



رفتیم غار علیصدر، به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!


با دوستم سه ساعت تو صف نونوایی وایساده بودیم صف 40 متری نوبتم شده. یارو میگه نون می خوای ؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ تا الان قطار بازی می کردیم واگن آخرم بودیم



رفتم نوشابه بخرم به یارو میگم اینکه تاریخش مال دو سال پیشه. میگه : یعنی فاسد شده ؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مونده جا افتاده



دارم از گرما میمیرم، خودمو مثله چی دارم باد میزنم. بابام میاد میگه چیه ؟ گرمته ؟؟؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم حداکثر سرعت چرخش مچم رو امتحان میکنم



تو دستشویی به خواهرم میگم آفتابه رو میدی؟ میگه میخوای خودتو بشوری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آبش کنم بذارم تو یخچال



به یارو راننده میگم. آقا اگه میشه یكم سریعتر. الان هواپیما میپره...
میگه، به سلامتی مسافرین؟...

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فندك هواپیما دیشب دستم جامونده، میرم بدم به رانندش


رفتم بالای برج میخواستم خودمو بندازم پایین، یارو میگه میخوای خودکشی کنی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم سرعت صفر تا صدم از این بالا تا پایین چقدر میشه، بجای پروژه بدم دانشگاه



رفیقم میگه اگه با گوشی برم تو اینترنت از شارژم کم میشه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ از ذخیره ارزی کشورهای عضو اپک کم میشه



رفتم سم بخرم واسه سوسك، یارو میگه میخواین سریع بمیره؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام شكنجش كنم ازش اعتراف بگیرم!!!



دم دستشویی عمومی واستادم تا نفر قبلی بیاد بیرون،
اومده بیرون، میبینه دارم پیچ و تاب میخورم میگه دستشویی داری؟؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی میکنم!


رفتیم رستوران، میگم 2تا جوجه لطفا. میگه جوجه کباب؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ازین جوجه رنگیا، یه قرمز بدین یه سبز


به اپراتور اداره میگم لطفا شماره فلانی رو برام بگیر. میگه گرفتم وصل کنم؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ فوت کن، قطع کن



زنگ زدم 115، میگه آمبولانس میخواین قربان؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه پلیس 110 میخوام، بقیش هم آدامس بدین!



به مامانم میگم من میرم کارواش، میگه ماشینم میبری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم میرم اونجا دوش بگیرم


یارو اومده می‌بینه همكارم توی اتاق نیست. باز می‌پرسه خانم فلانی نیست؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ هستن. افتادن پشت اون كمد. با خط‌كش بزن در بیاد


مگس کش دستمه. مامانم میگه میخوای مگسا رو بکشی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام رهبری ارکسترشون رو بکنم سمفونی بتهوون بزنن



حواسم نبود با صورت رفتم تو در. یارو میگه ندیدیش؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ من داركوبم می خوام با منقار یه سوراخ برا خودم باز كنم برم تو



رفتم دکتر میگم: دو روزه بدنم خیلی درد میکنه! بعد از 10 دقیقه معاینه میگه: میخوای واست دارو بنویسم؟!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوای واسم دعا بنویس تا خوب بشم!!!



زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن ... میگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران



حدود ۳ صبح بود رفتم سر یخچال پارچ آب رو برداشتم آب بخورم.
دوستم بلند شده میگه می‌خوای آب بخوری ؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو خواب یادم افتاد به گلا آب ندادم می‌خوام بهشون آب بدم



سوار تاکسیم میگم آقا نگه دارید. میگه پیاده میشی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام باد لاستیکا رو چک کنم...!



با گل رفتم بیمارستان. نگهبان میگه گل برای مریضتون آوردین؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات...



رفتم صندلی بخرم واسه کامپیوتر. یارو گفت : راحت باشه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خار داشته باشه.



دارم تو حیاطمون موتورمو تعمیر میکنم به مامانم میگم دستمال بیخودی داری؟
میگه میخوای موتورتو تمیز کنی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردی برقصم


یه طوطی گرفتم. فامیلمون اومده میگه طوطیه؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم



داشتم تلویزیون میدیدم.
بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بهد به من میگه داشتی میدیدی؟؟؟!!!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم گرمش میکردم تا شما بیای ببینی!!!



رفتم واسه استخدام. یارو میگه اومدی واسه استخدام؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم کی استخدام می شه ازش شیرینی بگیرم!



میگم بابا... تصمیمم رو گرفتم... می خوام زن بگیرم...
میگه میشناسیش؟ میگم آره.
میگه مجرده؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ منتظرم شوهرش رضایت نامشو امضا کنه بریم خواستگاری



دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم.
میگه شما سوال داری؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگیری ...



رفتم پیژامه رو از کمد برداشتم پوشیدم. بابام میگه از تو کمد برداشتی؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ گذاشته بودم تو یخچال تابستونیه پیژامه تگری بپوشم خنک شم



زنگ زدم میگم مامان بیا منو گرفتن، میگه خاک تو سرم پلیس؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ مرکز نخبگان ایران!


طوطی گرفتم فامیلمون اومده میگه اااااااااااااااااااااااا طوطیه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یا کریمه یه کم با فتوشاپ تغییرش دادم!


به رفیقم میگم شارژر سوزنی داری؟ میگه می خوای موبایلتو شارژ کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام دگمه لباسمو باش بدوزم!



به رفیقم میگم چه خوب می‌شه اگه جور شه واسه جامِ جهانی‌ بتونیم بریم برزیل، میگه بریم بازیها رو ببینیم؟!

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیوید ویا داره خداحافظی می‌کنه، اسپانیا مهاجمِ خوب می‌خواد...!!!



میگم آقا شهید همّت کجاس؟ میگه بزرگراه شهید همّت؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خواستم خودشو پیدا کنم یه خانواده‌ای رو از نگرانی در بیارم!!!



به استاد میگم لطفا كمكم كنید دارم مشروط میشم. میگه نمره میخوای؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكی كه باید بریزم تو سرم میخوام!



سوار تاکسی شدم رسیدیم سر خیابون. گفتم مرسی. آقا می گه پیاده می شین؟

می گم پـَـَـ نــه پـَـَــــ خواستم بین مسیر یه تشکر ناغافلی کرده باشم جو از سنگینی درآد



مراقب جلسه کارت دانشجوییمو گرفته عکسمو دیده می گه خودتی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ عکس رضاخان رو گذاشتم جولو چشمام باشه


دوستم پاش تو گچه، یارو میگه شکسته؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو گچ کرده که از شهرداری عوارض نوسازی بگیره



به استاد میگم امتحان میان ترم رو بندازید عقب، میگه یعنی یه روز دیگه؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ ساعت 23:59:59 ثانیه امشب!!!



میگه دگرگونی یعنی همون تغییرکردن و متغیر شدن؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ یعنی این گونی نه، یک گونی دیگه!



دوستم دماغشو عمل کرده، یارو بش میگه دوستت بینی عمل کرده؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشته مترو سوار میشده لای در گیــــــرکرده!



دارم حرف میزنم هی زبونم میگیره، بابام میگه:چته زبونت بند اومده؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام حرف بزنم اینجا بد آنتن میده!!!


دم کوه زنگ زدم به دوست دانشگام میگم بجنب بچه ها همه جمع شدند منتظر توایم!
میگه بچه های خودمون؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ بچه های شیرخوارگاه آمنه رو میگم که منتظرند بیای ژانگولر بازی از خودت درآری بخندند



تو یه ساختمون نیمه کاره با کلاه ایمنی وایسادم
کارگره میگه مهندس کلاه گذاشتی آجر تو سرت نخوره؟

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام آقای ایمنی بیاد با هم کلیپ انیمیشن بازی کنیم



برنامه آشپزی تلویزیون:
خانم آشپز: حالا سینه مونو میزاریم گرم بشه.
شجاعی مهر: منظورتون سینه مرغه؟

خانم آشپز: پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام سینه خودمو گرم کنم


در آسانسورو باز کرده کوبونده تو سر من از درد اشکم در اومده میگه آخی دردت اومد؟؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ دیدم شب جمعه اس به یاد مرده هامون افتادم یه دیده ای تر کردم!!!



می خواستم به یکی از دوستام زنگ بزنم شمارشو یادم نمیومد به گوشی نیگا می کردم شاید یادم بیاد. بعد خواهرم اومده میگه می خوای زنگ بزنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ با تلفن مسابقه زل زدن گذاشتیم ببینیم کی کم میاره!



پیک پیتزایی میاد در میزنه. یارو میگه پیتزا آووردی؟!؟!؟

میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم آشغالاتونو ببرم



نصف صورتم ورم کرده رفتم دکتر، دکتره می گه آبسه کرده؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ باده اون ور صورتم خوابیده!!!



اومدم به بابام میگم بابا پول بده، میگه مگه پولات تموم شده؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون یه ذره پول تو جیبی رفتم یه بنز خریدم، بقیشم گذاشتم بانک!
میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ با اون دست فرمونت میخوای پول بنزم بهت بدم لابد؟!!!

میگم شما هم مگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ رو بلدی؟! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ ! فقط تو بلدی !!!

برایت آرزو دارم ...

برایت آرزو دارم ...


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی

به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی

بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها

بخوانی نغمه ای با مهر

دعایت می کنم، در آسمان سینه ات

خورشید مهری رخ بتاباند

دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی

بیاید راه چشمت را

سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر

دعایت می کنم، یک شب تو راه خانه خود گم کنی

با دل بکوبی کوبه مهمانسرای خالق خود را

دعایت می کنم، روزی بفهمی با خدا

تنها به قدر یک رگ گردن، و حتی کمتر از آن فاصله داری

و هنگامی که ابری، آسمان را با زمین پیوند خواهد داد

مپوشانی تنت را از نوازش های بارانی

دعایت می کنم، روزی بفهمی

گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است

دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد

با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست

شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا

بخوانی خالق خود را

اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور

ببوسی سجده گاه خالق خود را

دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی

پیدا شوی در او

دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و

با او بگویی:

بی تو این معنای بودن، سخت بی معناست

دعایت می کنم، روزی

نسیمی خوشه اندیشه ات را

گرد و خاک غم بروباند

کلام گرم محبوبی

تو را عاشق کند بر نور

دعایت می کنم، وقتی به دریا می رسی

با موج های آبی دریا به رقص آیی

و از جنگل، تو درس سبزی و رویش بیاموزی

بسان قاصدک ها، با پیامی نور امیدی بتابانی

لباس مهربانی بر تن عریان مسکینی بپوشانی

به کام پرعطش، یک جرعه آبی بنوشانی

دعایت می کنم، روزی بفهمی

در میان هستی بی انتها باید تو می بودی

بیابی جای خود را در میان نقشه دنیا

برایت آرزو دارم

که یک شب، یک نفر با عشق در گوش تو

اسم رمز بگذشتن ز شب، دیدار فردا را به یاد آرد

دعایت می کنم، عاشق شوی روزی

بگیرد آن زبانت

دست و پایت گم شود

رخساره ات گلگون شود

آهسته زیر لب بگویی، آمدم

به هنگام سلام گرم محبوبت

و هنگامی که می پرسد ز تو، نام و نشانت را

ندانی کیستی

معشوق عاشق؟

عاشق معشوق؟

آری، بگویی هیچ کس

دعایت می کنم، روزی بفهمی ای مسافر، رفتنی هستی

ببندی کوله بارت را

تو را در لحظه های روشن با او

دعایت می کنم ای مهربان همراه

تو هم ای خوب من

گاهی دعایم کن

همگی به هم ربط داریم

موشی درخانه تله موش دید، به مرغ و گوسفند و گاو خبرداد.

 همه گفتند: تله موش مشکل توست بما ربطی ندارد.

ماری درتله افتاد و زن خانه راگزید، ازمرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند، گاو را برای مراسم ترحیم کشتند وتمام این مدت موش درسوراخ دیوار مینگریست و میگریست...

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری پنجم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

مشکل از کنکوری ها نیست که قبول نمی شوند

             

طبیعتا"" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است كه در كل 30 روز میشود.

پس 96 روز باقی میماند.اگر داوطلبی در كنكور قبول نشد هیچ تقصیری نداردچرا كه سال فقط 365 روز است . در حالی كه:

1- سال 52 جمعه داریم و میدانید كه جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی میماند.

2- حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است كه به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یك فرد نرمال مشكل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی میماند.

 

3- در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است كه جمعا"" 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی میماند.

 

4- اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد كه جمعا"" 15 روز میشود.پس 126 در روز باقی میماند.

 

5- طبیعتا"" 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است كه در كل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی میماند.

 

6- 1 ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افكار به صورت تلفنی لازم است. چرا كه انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی میماند.

 

7- روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی میماند.

 

8- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست كم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی میماند.

 

9- در سال شما 10 روز را به بازی میگذرانید.پس 6 روز باقی میماند.

 

10- در سال حداقل 3 روز به بیماری طی میشود و 3 روز دیگر باقی است.

 

11- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در بر میگیرند. پس 1 روز باقی میماند.

 

12- 1 روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!!

 

نتیجه ی اخلاقی: پس یك داوطلب نرمال نمیتواند امیدی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد.

 

سخنان جالب و پندآموز از بزرگان

هرگز اميد را از کسي سلب نکن, شايد اين تنها چيزي باشد که دارد.

پول خوشبختي نمي‌آورد .... اما شکل دلپذيرتري از بدبختي را برايتان فراهم مي‌سازد.


ناتوان ترین آدمیان، آنانی هستند که نیروی بدنی خویش را به رخ دیگران می کشند (ارد بزرگ)

زیباترین خوی زن ، نجابت اوست  (ارد بزرگ)

آدم خودباور ، هیچ گاه برای رسیدن به مادیات ، ارزشهای آدمی را زیر پا نمی گذارد (ارد بزرگ)


طول کشیدن معالجه را دو سبب خواهد بود : نادانی پزشک ، یا نافرمانی بیمار  (زکریای رازی)


فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است  (سقراط)


زیبایی غیر از اینکه نعمت خداست. دام شیطان نیز هست  (فردریش نیچه)


ازدواج مثل اجرای نقشۀ جنگی است که اگر انسان یک مرتبه اشتباه نماید کارش تمام شده و دیگر جبران آن به هیچ صورت نمی شود  (بورنز)


مدتها پیش آموختم که نباید با خوک کشتی گرفت، خیلی کثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنکه خوک ار این کار لذت می‌برد  (جورج برنارد شاو)


یکی از بزرگ ترین عوامل اتلاف وقت در زندگی انتخاب شغلی است  که مناسب شما نیست . آیا شغلی که هم اکنون دارید واقعا مناسب شما هست ؟ ( برایان تریسی)


در طول زندگی شغلی خود ، 10% از در آمدتان را در جای مناسب سرمایه گذاری کنید . این کار شما را ثروتمند خواهد کرد  (برایان تریسی)


هرگاه بتوانیم از نیروی تخیل به همان اندازه استفاده کنیم که از نیروی بصری استفاده می کنیم هر کاری انجام پذیر است (کارلایل)


هر کاری که انجام می دهید در واقع دارید وقتتان را می فروشید . آن را ارزان نفروشید (برایان تریسی)

 

یک زندگی مطالعه نشده ،ارزش زیستن ندارد  (سقراط)

 

مثبت اندیشی + حقیقت

اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا جمعیتی مطابق با یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود.

اگر تاکنون از آسیب‌هاى جنگ، تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه،  یا گرسنگى در امان بوده‌اید، وضعیت شما از وضعیت ٥٠٠ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

 اگر می‌توانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد مسجد (یا کلیسا) شوید، وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.

 اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد،  اگر کفش و لباس دارید،  اگر تختخواب و سرپناهى دارید،  در این صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.

اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیب‌تان پول دارید،  شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلّق دارید.

 اگر شما این نوشته را می‌خوانید، از سه خوشبختى بهره‌مند هستید:

1- یک کسى به فکر شما بوده است.

2- شما به ٢٠٠ میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید

3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.

 

به قولی :

            طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید، 

            طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌اید، 

            طورى برقصید که انگار هیچکس شما را نمی‌بیند،

            طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمی‌شنود،

            و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت جاودانه است.

تصاوير زيباسازی ، كد موسيقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نويسان ، تصاوير ياهو ، پيچك دات نت www.pichak.net

چند سخن از امام علی(ع)...

چند سخن از امام علی(ع):

۱- چه زشت است کوچکی به هنگام نیاز  و سرکشی به هنگام بی نیازی.

۲- علم خویش را به جهل  ،و یقین خود را به شک مبدل نکنید، آنگاه که به علم رسیدید عمل کنید و آنگاه که به یقین دست یافتید ،اقدام نمایید.

۳- حق بگویید تا به حق معروف شوید،حق را به کار ببندید  تا از اهل حق باشید.

 ۴- آنچه را نمی دانی مگو ، بلکه هر آنچه را که می دانی نیز اظهار مکن.

۵-  پیش از این که نسبت به کاری تصمیم بگیری مشورت کن ، و قبل از این که وارد عمل شوی ، فکر کن.

۶- بزرگترین نادانی ها برای بشر عدم شناخت خود است.

۷- هیچ ارثی مانند ادب و اخلاق پر ارج و گرانمایه نیست.

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری ششم www.pichak.net كليك كنيد