به سوی خورشیدها...
من و سفــری که پــر از تـعـلــیـم اســت.
تـعـلیـم ِ هجـرت از تاریــکـی به نــور، از چـنـدگـانـگی به یـگانـگی و از نیستی به زنــدگـی ...
می روم، سوی ِ تمام ِ خوبی هـا، سوی
ِ بـهـانـه ای برای نــو شدن، سـوی
خورشـید ِ خورشـید ها ...
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم آذر ۱۳۹۰ ساعت 7:30 توسط مهسا
|